.
.
.
.
پدر تکیه گاه وجود منی
تو سرمایه ی هست و بود منی
.
.
.
.
پدر جان قسم به جان عزیزات که هیج گاه
یاد شکوهمند تو إز دل نمی رود
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
نقشی تو هم دمی ز مقابل نمی رود
.
.
.
.
ای تکیه گاه محکم من ، ای پدر جان
ای ابر بارنده ی مهر و لطف و احسان
ای نام زیبایت همیشه اعتبارم
خدمت به تو در همه حال ، هست افتخارم
.
.
.
.
به یمن لطف تو بختم بلند خواهد شد
سرم به خاک رهت ارجمند خواهد شد
لبی که زمزمه درد می کند شب و روز
به یمن روی تو پر نوشخند خواهد شد