باید فراموشت کنم ، چندیست تمرین می کنم
من می تونم ، میشه !!! آروم تلقین می کنم
کم کم ز یادم می رود ، این روزگار و رسم او
این جمله را با تلخیش صدبار تضمین می کنم
.
.
.
.
گل من خبر نداری ، دل گلدونت میگیره
اگه تو پژمرده باشی ، گلدونت برات میمیره
.
.
.
.
سرمشق های آب بابا ٬ یادمان رفت
رسم نوشتن با قلم یادمان رفت
شعر خدای مهربان را حفظ کردیم
اما خدای مهربان یادمان رفت
.
.
.
.
قلب من در هر زمان خواهان توست
این دو چشمان عاشقم مهمان توست
گرچه لبریز از غمی درمانده ام
این نگاهم در پی درمان توست