.
.
.
.
من از تو ناگزیرم
من بى نام ناگزیر تو میمیرم
.
.
.
.
نمیدونم که چجوری خیال کنم تو رو ندارم
آخه تو سنگ صبوری ، بی تو من دووم نمیارم
واسم سخته جداییت ، بی تو دنیایی ندارم
زندگیم تیره و تاره ، بی تو فردایی ندارم
.
.
.
.
چه کردم با دل تو که اینجور نگرونی ؟
گناهی نکردم اما ، منو اینجور میسوزونی
.
.
.
.
بگذار ماهی وجودم در دریای وجودت جان بگیرد