مامانم : افطار چی میخوری ؟
من : مدرسان شریف
مامانم : چی ؟
من : مدرسان شریف
مامانم : کجا ؟
من : مدرسان شریف
بعد ۲ساعت میگم افطار چی درس میکنی مامان ؟
مامانم : بیست و نه دوتا شیش …
.
.
قدیما یه آفتابه های مسی بود پرش که میکردی اینقد سنگین میشد تا میومدی ورش داری دوباره میر.ی.د.ی !
.
.
ﻛﻼﻍ ﭘﺮ
گنجشک ﭘﺮ
ﻭﻟﻲ ﺗﻮ ﻧﭙﺮ ؛ ﺑﻲ ﺯﺣﻤﺖ “ﮔﻤﺸﻮ” ﻋﺰﻳﺰﻡ …
.
.
بابام نصفه شب اومده میگه کولر روشن نمیکنیااااا ، بگو خب !
من
اردلان
خروس
دودکش
.
.
تاپ تاپ خمیر
شیشه پر پنیر
دست کی بالا ؟
مدرسان شریف !!!
تلفن ۲۹ دوتا ۶ !
.
.
آدم باید یک “تو” داشته باشه که هروقت از همه چی خسته و ناامید بود بهش
بگه : مهم نیست که قشنگ نیستی ، قشنگ اینه که مهم نیستی بعد اونم قهر کنه
پاشه بره پی کارش بابا جمع کنید کاسه کوزتونو اعصاب ندارم !
.
.
امروﺯ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ پسرم ﺑﯿﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺖ ﺩﺭﺱ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺪﻡ !
ﺭﻓﺘﻢ ﭘﯿﺸﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﺰﺍﺭ ﮐﻮﻟﺮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ۳ ﺳﺎﻋﺖ ﺭﻭﺷﻦ ﺑﺎﺷﻪ …
من رفتم حدف اضطراری کنم !!!
.
.
یه عده هستن همیشه منتظرن یکى مریض بشه بهش بگن تقصیر خودته !
اینارو باید بندازی توی گونی از سقف آویزون کنی با چوب بیسبال بزنیشون …
.
برای دیدن ادامه مطلب کلیک کنید ...
آدم خلیفه ی تنهای خدا روی زمین است
امپراتوری که گاهی باید برگردد به آخرین سلاحش
و سلاح او گریه است …
و سِلاحُهُ البُکاء …
.
.
و من هنوز و تا همیشه به همین یک آیه دلخوشم :
“بندگانم را آگاه کن که من بخشنده ی مهربانم !”
.
.
هیچکس تنها نیست ، او در همه حال کنار ماست !
بی همتای اول
.
.
گاهی اگه همه ی دنیا رو به پات بریزن و تمام شهر زیر پات باشه …
تو میخوای که به آسمون زل بزنی و بگی : مهمون نمیخوای ؟
.
.
خدایا بیا پشت آن پنجره که وا میشود رو به سوی دلم
بیا پرده ها را کناری بزن که نورت بتابد به روی دلم
خدایا کمک کن که پروانه ی شعر من جان بگیرد
کمی هم به فکر دلم باش مبادا بمیرد !
خدایا دلم را که هرشب نفس می کشد در هوایت
اگرچه شکسته ، شبی میفرستم برایت …
.
.
ﺧﺪﺍﯾﺎ …
ﯾﺎﺩﻡ ﺑﺪﻩ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺮﻩ ﯾﺎﺩﺕ ﮐﻨﻢ !
.
برای دیدن ادامه مطلب کلیک کنید ...
ساعت های نبودنت روی مچم بسته نمیشود ، حلقه می شوند دور گردنم !
.
.
جدایی نادر از سیمین “اسکار” میگیرد و جدایی تو از من “جانم” را …
.
.
همیشه بهت میگفتم دلم میخواد خوشحالت کنم ، چه کنم که حالا دلیل خوشحالیت نبودن منه …
.
.
اعتراف می کنم عاشقت نبودم ، هنوز هم شاید نباشم اما اعتراف میکنم مرگ را بارها در نبودنت زیسته ام …
مرگ همان تویی هستی وقتی که نیستی !
.
.
سوم
هفتم
چهلم
سال
چند سال دیگر باید عزادار نبودن هایت باشم …
فرستنده : حمیدرضا
.
.
دلم میخواهد گاه به دستانت که مینگری ، جای خالی دستانم را به یاد آوری !
.
.
همه چیز سر جای خودش هست ، چیزی تغییر نکرده ؛ تنها تویی که جایت خالیست !
.
.
من که جز تو کسی را ندارم ولی چرا تو را هم ندارم ؟
.
.
جز تو آرزویی در دل ندارم ؛ ای کاش دلی هم نداشتم تا اینگونه آرزو به دل نبودم …
فرستنده : حمیدرضا
.
.
حرفها سه دسته اند :
دسته اول : گفتنی ها
دسته دوم : نوشتنی ها
و دسته سوم : قورت دادنی ها
دو تای اول سبکت می کنند ، سومی سنگینت …
.
برای دیدن ادامه مطلب کلیک کنید ...
خدا را چه دیدی شاید دوام آوردم !
هر تمام شدنی که مرگ نیست !؟ گاهی میتوان کنارِ یک پنجره سیگار به دست و منتظر “پوسید” …
.
.
این روزا دیگه هیچ چیزی رو شرح نمیدم ، فقط می کِشَم !
.
.
سیگار کشیدنم را کلاس نامیدند ؛ نمی دانستند که من از کلاس زندگی مدتهاست اخراج شده ام !
.
.
یادت است میگفتی سیگار را کنار بگذارم ؟
من سیگار را کنار گذاشتم اما طعم تلخش را نه !
روزگار امروز به من فهماند که چیزهای تلختری از قهوه و سیگار هم هست !
.
.
روزهایم با خیالِ بودنت شب میشوند و شبهایم با سیگارِ روشنم روز …
.
.
نمیدانم جنس سیگارم خوب نیست یا جنس خاطراتم ؟
آخر بدجوری میسوزد دلم !!!
.
.
سیگار میسوزه ، کم میشه ولی تکرار میشه !
من میسوزم ، کم میشم ولی دیگر تکرار نمیشم …
.
برای دیدن ادامه مطلب کلیک کنید ...
هیچوقت یادم نمیره یه بار معلممون یکی رو گرفت مث الاغ زد از کلاس انداخت
بیرون بعدش پشیمون شد گفت آخه بچه ها شما چرا منو اذیت میکنید که مجبور شم
بزنمتون ؟؟؟ شما مث بچه ی خودم میمونید ؛ حالا برید اون دوستتون رو که زدمش
صدا کنید بیاد تو …
آقا پسره اومد تو ، معلمه بهش گفت چرا آخه اذیت میکنی ؟؟؟ چرا کاری میکنی
که مجبور شم بزنمت ؟ چرا آخه ؟ ها ؟ چرا آخه ؟؟؟ یهو دوباره شروع کرد پسره
رو زدن ، پسره سری دوم از سری اول بیشتر کتک خورد …
ما هم مونده بودیم بخندیم یا لخت شیم سینه بزنیم !
.
.
من بالاخره یه وسیله نایلون جدا کن از لواشک اختراع میکنم تو جشنواره خوارزمی ارایه میدم !
.
.
زندگی رویاست ، زندگی خاطره س ، زندگی آرزوئه ، زندگی شادیه ، زندگی …
یکی به من بگه چرا زندگی جعفر نیست ، چرا بهرام نیست ، چرا فرشاد نیست ؟؟؟
.
.
الان بچه ۴ساله از باباش Gallexy Note II میخواد بعد ما یه فامیل داشتیم اسم بچش رضا بود ، تا ۱۲سالگی هرکی میگفت سکوت علامت رضاست من فکر میکردم علامت اونه !
.
.
شماها نمیدونید از عشق یکی مُردن یعنی چی ؟
منم نمیدونم فقط اونایی که مُردن میدونن ، روحشون شاد !!!
.
.
کتلت هدفش این بوده که کباب کوبیده بشه ولی مشکلات زندگی مانع پیشرفت بیشترش شده !
.
ادامه مطلب از سایت اصلی
تو فصل پنجم عمر منی و تقویمم ، به شوق توست که تکرار میشود هر سال …
.
.
بیا دو باره پاک کن ز جاده ها غبار را
به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را
تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو
بیا و پاک کن ز دل حدیث انتظار را
.
.
این عشق آتشین ز دلم پا نمی شود
مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود
بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی یوسف زهرا نمی شود
.
.
ای طبیبا به سر بستر بیمار بیا
بهر دلداری دلسوخته زار بیا
تو که دل را به نگاهی بربودی ز کفم
به پرستاری بیمار دل افکار بیا
.
.
چشمی به تاج و تخت ندارم ، مرا بس است یک صندلی برای نشستن کنار تو …
.
.
به راه بیاییم تا از راه بیاید…
.
.
بر مهدی و آن هاله نورش صلوات
بر خال لب و جام ظهورش صلوات
بی پرده همه انس و ملک می گویند
بر سال و مه و وقت ظهورش صلوات
.
.
سر عاشق شدنم لطف طبیبانه ی توست
ورنه عشق تو کجا ، این دل بیمار کجا ؟
کاش در نافله ات نام مرا هم ببری
که دعای تو کجا ، عبد گنهکار کجا ؟
.
.
پر از عطشم ، مرا تو دریایی کن
سرشار از احساس و تماشایی کن
هر چند که ما بدیم و پیمان شکنیم
ای خوب بیا دوباره آقایی کن
.
.
الا که راز خدایی
خدا کند که بیایی
شب فراق تو جانا
خدا کند به سر آید
سر آید و تو بیایی
خدا کند که بیایی
به دیده ها همه نوری
به سینه ها تو سروری
به دردها تو دوایی
خدا کند که بیایی