.
.
.
.
دلم گم کرده راهش را و چشمانم نگاهش را
شبیه آسمانی که شبی گم کرده ماهش را
.
.
.
.
برای دوست داشتنت از من دلیل می خواهند ، نازنین !
چشمانت را قرض می دهی ؟
.
.
.
.
اگه یه روز با تیر غم به قلبم بزنی
تویی که اول می میری ! چون همیشه در قلب منی
.
.
.
.
گر کبریت فروش شوم ، کتاب هم خواهم فروخت
به پای قصه ها سوختن ، چه گرما که نمی دهد !!!
من همین یک دانه دل دارم بفرما بشکنش
کوزه ای از آب و گل دارم بفرما بشکنش
تو سبوی آرزوهای مرا بشکسته ای
هرچه بادا باد، این هم دل بفرما بشکنش
مرسی !