ﺧﺮﻳﺪﻡ ، ﭘﻮﺷﻴﺪﻡ ، ﺧﻴﻠﻲ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻣﺎ ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩ و ﻓﻘﻂ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﻲ ﺳﺎﺧﺖ.
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻬﺮﺣﺎﻝ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻧﮕﻲ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻢ ؛ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻣﻲ ﭘﻮﺷﻢ ولی ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻫﻢ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﻲ ﮐﺮﺩ.
ﻣﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﮐﻔﺸﯽ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺮﻧﮓ ﺑﻮﺩ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻧﮕﻬﺶ ﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ.
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺳﺖ، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻧﮕﻬﺶ ﺩﺍﺷﺖ. ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻃﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻭ ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﺣﻤﻠﺶ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﯼ ﺩﻟﺨﻮﺍﻩ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﻮﺩ. ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ.
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﻔﺶ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ.
"ﻣﺮﺟﺎﻥ ﺭﯾﺎﺣﯽ"
مطالب مرتبط :
طرح های زیبا سفره هفت سین نوروز 92
شعار مار : "من احساس می کنم"
مار یا افعی در اساطیر و افسانه های مردمان مغرب زمین چهره ای منفی دارد اما آنهایی که در سال مار متولد شده اند اگر مرد باشند ، جذاب ، احساساتی و شوخ طبع و اگر زن باشند ، زیبا هستند و این زیبایی عامل کامیابی آنهاست.
مار نسبت به شریک مسایل عشقی خود حتی اگر عاشقش نباشد بسیار حسود است و آنچنان به دورش حلقه می زند تا سر انجام او را از میدان به در کند.
مار هرگز عمر عزیزش را به بطالت نمی گذراند و از بدگویی و یاوه گویی گریزان است. او بسیار می اندیشد و روشن فکر ، فرزانه و خردمند است ، هرچند نیاز چندانی به استفاده از عقل و خرد خود ندارد زیرا روان و ناخودآگاه بسیار روشنی دارد که در صورت پرورش به روشن بینی و شهود می انجامد. به این ترتیب او به فطرت و غریزه خود بیش از استدلالات ، نظرات و تجربیات دیگران اهمیت می دهد و به نظر می رسد برای شناخت جهان از حس ششم خود استفاده می کند.
مار در امور مالی و اقتصادی کمی حسابگر است ولی حس انسان دوستی اش سرانجام او را به همیاری با دیگران وا می دارد ؛ هرچند کمک های او بیشتر معنوی است تا مادی ! به هر حال برای مار جان دادن راحت تر از پول دادن است ! شگفت آنکه او همیشه دم از بخشندگی می زند تا آنجا که دیگر اعتبار خود را از دست می دهد و حنایش رنگ می بازد.
مارها وقتی پیر می شوند ، خساست آنها به اوج می رسد.
مار در لباس پوشیدن بسیار خوش سلیقه است و خود نمایی می کند. مردان متولد این سال بسیار خوش لباس و خانم مارها هم بی اندازه خودآرا هستند.
مار همیشه دنبال مشاغل بی درد سر و آسان می گردد و می توان گفت تا اندازه ای تنبل است.
مطالب مرتبط :
خاطرات دهه شصتی ها دهه 60 یعنی
دهه شصت یعنی :
خاله بازی با چادرای مامانامون توی کوچه
یعنی بیدار شدن با بوی نفت بخاری نفتی
یعنی بوی نون و پنیر و نارنگی تو کیف
یعنی فوتبال دستی
یعنی مانتو خفاشی با اپول
یعنی توپ دو لایه رنگی پلاستیکی
یعنی صف نون
یعنی بوی نم خاک بعد بارون تو کوچه خاکی
یعنی آتاری و میکرو
یعنی سیگار زر
یعنی انباری و بوی سرکه
یعنی شکر ، روغن ، قند کوپنی
یعنی فخر فروختن با کتونی میخی
یعنی ته کلاس و تقسیم لواشک
یعنی کارت صدآفرین
یعنی حسرت یک دقیقه خواب بیشتر تو زمستون
یعنی ادکلن کبرا و ویوا
یعنی تلویزیون سیاه و سفید
یعنی بستنی کیم دوقلو
یعنی آدامس خروس نشان
یعنی بوی آش و کشک تو یه روز بارونی
یعنی کیسه و سفیدآب
یعنی چراغ علاءالدین و سیب زمینی
یعنی کوبلن و کاموا
یعنی بوی ماهی دودی
یعنی کارت بازی با دمپایی
یعنی کپسول بوتان و پرسی
یعنی جوجه رنگی
یعنی نوار کاست
آلبالو خشکه رو پشت بوم
یعنی بوی نفتالین لای رختخواب
یعنی پرش از روی رختخواب و سقوط آزاد با اونا
یعنی تک درخت ته کوچه
یعنی خریدن لبو و لواشک از سر کوچه مدرسه
یعنی خوردن ساندویچ کثافتی اونم با ولع
یعنی سوختگی نارنجی رنگ بلوز کاموایی
یعنی ساختن آدم برفی با لگن حموم
یعنی بوی نم زیرزمین
یعنی نیمکت سه نفره
یعنی چوبین و برانکا
یعنی تیله بازی
یعنی اشکنه
یعنی خر پلیس
یعنی عاشق شدن از پس پرده حیا و شرم …
مطالب مرتبط :
سبز زمردی
زمردی رنگ بسیار زنده ای است. رنگی بسیار درخشان که قدرت خیره کردن چشمها را دارد ؛ با شکوه و فاخر ...رنگی زیبا ، لطیف و باوقار ، رنگی که حس خوب بودن به انسان میدهد ، حس تعادل و هارمونی …
زنده و درخشان درست مثل طبیعت ، سبز زمردی در زیر نور بسیار باشکوه است. اگر میخواهید حس سرزندگی را بیشتر انتقال دهید آن را با رنگهای زرد و نارنجی همراه کنید. لباسهای ست شده زمردی ، زرد و نارنجی هم توجه را جلب میکند و هم حس جوانی و سرزندگی را انتقال میدهد.
تعادل و هارمونی ذات خاص این رنگ به گونه ای است که به شما حس نظم و هماهنگی میدهد و در نقطه مقابل رنگهایی قرار میگیرد که به شما حس شلوغی ، به هم ریختگی و شلختگی را میدهد. از این خاصیت زمردی میتوانید برای دکوراسیون داخلی خانه تان استفاده کنید. برای آنکه خودتان هم دارای نظم و هم دارای حس انرژی و زیبایی باشید می توانید زمردی را با خاکستری ، سفید و زرد چرک یا حتی آبی ست کنید.
از روزگار باستان این رنگ درخشان رنگ زیبایی ، نو شدن و زندگی تازه در بسیاری از ادیان و فرهنگها بوده است … این رنگ همینطور رنگ رشد ، شکوفایی ، تازه شدن ، کامیابی و موفقیت است که تمام اینها رنگی دلپذیر و به شدت خوشایند را می آفرینند.
مطالب مرتبط :
کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد
چشم عشاق تو نازم که دو زمزم دارد
هر کجا ملک خدا هست حسینیه ی توست
هر که را می نگرم شور محرم دارد
نه محرم ، نه صفر ، بلکه همه دوره ی سال
کعبه با یاد غمت جامه ی ماتم دارد
روضه خوان تو خدا ، گریه کن تو آدم
اشک ارثی است که ذریه ی آدم دارد
نازم آن کشته که تا صبح قیامت زنده است
سلطنت همچو خدا در دل عالم دارد
اشک در ماتم تو بس که عزیزست حسین
جای در چشم رسولان مکرم دارد
می کند آتش دریای غضب را خاموش
هرکه در دیده ی خود یک نم از آن یَم دارد
جگرم زخمی آن کشته که زخم بدنش
هر دم از زخمِ دگر ، دارو و مرهم دارد ...