.
.
.
قاصدکی از راه رسید ، خبری از تو نداشت ، پرپرش کردم تا عبرتی باشد برای بقیه قاصدکها
.
.
.
تو آنقدر شادی به من می بخشی که به گریه در می آیم
و آنقدر رنجم می دهی که دیوانه وار به خنده می افتم
.
.
.
جای خالیت تو دلم مرگ رو بهونه میکنه
تو نباشی روزگار منو دیوونه میکنه
.
.
.
B . O . O . O . O . S
b uuuuuuus
B . o . o . o . o . s
b . oO . oO . oO . S
b….oOo….s
BOoS
تنوع از ما ! انتخاب از شما !
.
.
.
دیده در هجر تو شرمنده ی احسانم کرد
بس که شب ها گهر اشک بدامانم کرد
ماجرای دل دیوانه بگفتم با شمع
آنقدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد
.
.
.
تقدیم به آنکه دارمش دوست
تقدیم به آنکه قلبم از اوست
اگر مهتاب از تن برکند پوست
جدا هرگز نگردد یادم از دوست
.
.
.
شعله گفت کاش روزی به شمعدان میرسیدم
شمع بدون اینکه حرفی بزند ذره ذره آب شد تا شعله به آرزویش برسد
.
.
.
صدایت برایم از عاشق بودنت می گوید
نگاهت برایم از محبت و دوست داشتن می گوید
اما بودنت گویا بهشت من است
.
.
.
زندگی نیست به جز عشق ، به جز حرف محبت به کسی
ورنه هر خار و خسی زندگی کرده بسی
.
.
.
دیشب دفترچه قسطامو ورق می زدم ، دیدم تا آخر عمر بدهکار مهربونیاتم